معنی شعر و قصیده
حل جدول
فرهنگ معین
(قَ دَ یا دِ) [ع. قصیده] (اِ.) نوعی شعر بلند که دو مصرع بیت اوّل با مصرع های دوم دیگر ابیات هم قافیه است و بیشتر برای بیان مدح و یا ذم و وعظ و حکمت به کار گرفته می شود. ج. قصاید.
نام های ایرانی
دخترانه، نام یکی از قالب های شعر فارسی وعربی
مترادف و متضاد زبان فارسی
چامه، چکامه، شعر، مدیح، مدیحه
فرهنگ فارسی هوشیار
یک نوع شعر که در مدح یا ذم کسی گویند و از شانزده بیت بیشتر است و دو مصراع بیت اول با مصراعهای دوم سایر ابیات یک قافیه داشته باشد
فرهنگ فارسی آزاد
قَصِیْدَه، نوعی از شعر که بیشتر در مَدح، اندرز و یا مسائل اخلاقی است و تعداد ابیاتش بیش از 16 میباشد و دو مصراع بیت اوّل آن با مصراع های سایر ابیات هم قافیه است (جمع: قَصائد)،
فرهنگ عمید
شعری که حداقل دارای شانزده بیت است که مصراع اول بیت اول با مصراعهای دوم همۀ بیتها همقافیه است و موضوع آن بیشتر در وعظ، حکمت، حماسه، یا در مدح یا ذم کسی یا چیزی است، چکامه،
فرهنگ واژههای فارسی سره
چکامه
کلمات بیگانه به فارسی
چکامه
لغت نامه دهخدا
قصیده سرا. [ق َ دَ / دِ س َ] (نف مرکب) که قصیده گوید. شاعر که قصیده به نظم آرد. رجوع به قصیده شود.
واژه پیشنهادی
قصیده سرای
فارسی به آلمانی
Balladen, Die, Ode [noun]
معادل ابجد
785